دلارا دارابی
تولد ۷ مهر ۱۳۶۵
رشت
مرگ ۱۱ اردیبهشت ۱۳۸۸ (سن:۲۲ سال)
زندان مرکزی رشت
زمینه فعالیت نقاشی، شعر
ملیت پرچم ایران ایران

دلارا دارابی (زاده ۷ مهر ۱۳۶۵-۱۱ اردیبهشت ۱۳۸۸) دختری ایرانی بود که به جرم قتل عمد در زندان شهر رشت اعدام شد. پذیرفته نشدن رد اتهامش و صدور حکم اعدام در سن ۱۷ سالگی، در تعارض با پیمانهای بین المللی حفظ حقوق کودکان، و برپایی نمایشگاه نقاشی‌های وی در دوران زندان بسیار خبرساز بود.او پیش از زندان علاوه بر نقاشی شعر نیز می‌گفت و پیانو می‌نواخت.

روند وقوع جرم و محاکمه

دلارا دارابی هنگام وقوع قتل ۱۷ سال داشت و دانش‌آموز پیش‌دانشگاهی بود. او اگرچه در آغاز همراه با پدرش خود را به پلیس معرفی کرد و اتهام قتل را در دادگاه نخست پذیرفت، اما دو هفته بعد آن را رد کرده و ادعا کرد که این قتل به‌وسیله دوست پسرش، امیرحسین صورت گرفته است اما انکار او از سوی دادگاه پذیرفته نشد و دارابی به اعدام محکوم شد.

وی در توجیه پذیرفتن اتهام قتل در دادگاه اولیه اعلام کرد که به دلیل اینکه دوست پسرش در آن هنگام ۲۰ سال داشته و با توجه به اینکه خود وی در آن زمان زیر سن قانونی بوده‌است و با یقین به اینکه دادگاه بر اساس حقوق کودک نمی‌تواند برای او حکم اعدام صادر کند، قتل دختر عموی پدر خود را با درخواست دوستش به گردن گرفته تا وی را از محکومیت به اعدام رهایی دهد با این خیال که خود نیز بعدا آزاد می‌شود. امیرحسین نیز که تا آن هنگام در برابر حکم دل‌آرا سکوت کرده بود به جرم مشارکت در قتل به ۱۰ سال زندان محکوم شد.

وکيل او عبدالصمد خرمشاهی بر اساس اين که دل‌آرا چپ‌دست است و نمی‌توانسته است به آن شکل به بدن مقتول ضربه وارد کند، ادعای دل‌آرا را درست می‌داند. همچنین او بارها تاکيد کرده است که متهم فاقد چنين قدرت بدنی است. علاوه بر این مدافعان دلآرا اظهار کرده‌اند که در پرونده دل‌آرا نکات مبهم فراوان وجود دارد و حتی چاقويی که مقتول با آن کشته شده انگشت‌نگاری نشده است.

نمایشگاه نقاشی

به اعتقاد برخی از کارشناسان از جمله مسئول نگارخانه گلستان، نقاشی‌های دل‌آرا دارابی جدا از وضعیت خود وی، قابل تامل و خلاقانه هستند و قدرت او را در به تصوير کشيدن ترس‌ها و دغدغه‌های ذهنی‌اش نشان می‌دهند. رنگ‌های تیره، خطوط خشن و شب از جمله موضوعات رایج در نقاشی‌های دلارا دارابی هستند. در نقاشی‌های دارابی، رنگ‌های تیره، خطوط خشن و چهره‌های درهم پیچیده فریاد را تداعی می‌کنند و با کارهای پیش از زندان وی تفاوت زیادی از نظر رنگ و فضا دارد و تاثیر عمیق زندان را بر او نشان می‌دهند. چهره‌های درهم پیچیده، نبرد دو گاو وحشی و سياه و سياه‌قلم از زندانيانی نشسته در گوشه زندان از موضوعات کارهای او است. برخی از طرح‌ها نیز به دليل نداشتن قلم‌مو با انگشت و ناخن و اندکی رنگ سياه کشيده شده‌اند. نخستین نمایشگاه کارهای او در اواخر مهرماه سال ۱۳۸۵ با نام «زندانی رنگ‌ها» به همت آسیه امینی به مدت یک هفته در نگارخانه گلستان، واقع در دروس تهران برپا شد.

همچنین نمایشگاهی از آثار دلارا دارابی توسط کمیته بین المللی علیه اعدام به ابتکار مینا احدی در آلمان در دانشگاه فنی برلین برگزار شد.نمایشگاه نقاشی آثار دلارا دارابی باعث جلب توجه سازمان‌های حقوق بشری به پرونده اعدام وی شد.

 اعدام

دارابی مدتها در شمال ایران در انتظار اجرای حکم اعدام خود به سر می‌برد. حکم اعدام وی در ۱۷ سالگی به اتهام قتل ابتدا در شعبه ۱۰۷ دادگاه ویژه اطفال رشت صادر و توسط شعبه ۳۳ دیوان عالی کشور به اعدام تائید شده بود. فعالان مدنی بسیاری تلاش کردند از اعدام او جلوگیری کنند اما سرانجام در سحرگاه جمعه ۱۱ اردیبهشت ۱۳۸۸ بدون اطلاع وکیل‌هایش اعدام شد.

عفو بین الملل با صدور بیانیه‌ای در ۱ مه ۲۰۰۹، اعدام دارابی را مغایر معیارها و موازین بین المللی دانست. اعدام او از موارد عدم تعهد دولت ایران به «پیمان‌نامه حقوق کودک» است که نباید افراد زیر ۱۸ سال را مانند بزرگسالان مجازات کرد. در این پیمان‌نامه که ایران هم آن را امضا کرده‌است اعدام «متهمان و مجرمان زیر ۱۸ سال» منع شده‌است.

خانواده مقتول پیش از این اعلام کرده بودند در صورتی رضایت خواهند داد که دل‌آرا از آنها بابت قتل مادرشان «عذرخواهی» کند. وکیل دوم دل‌آرا، محمد مصطفایی عنوان کرد «اولیای دم به وعده‌های خود برای دادن رضایت و صرفنظر کردن از قصاص دل‌آرا عمل نکردند در حالی که هر دو شرط آنها مبنی بر گل‌باران کردن مزار مقتول از سوی خانواده دل‌آرا و عزل آقای خرمشاهی از وکالت این پرونده، عملی شده بود».آنها مدتی قبل از اعدام، در نامه‌ای سر گشاده دلیل عدم گذشت خود را رفتار دل آرا، پدرش و وکیلش مطرح کرده، و گفتند: «مصاحبه‌های خانواده دل‌آرا و وكیل متهم را در چند سال اخیر از دیدگاه مقتول و خانواده داغ‌دیده‌اش مرور كنید و بنگرید چقدر آزاردهنده و متكبرانه است كه ناشی از پشتیبانی نابجای شما و مخصوصاً رسانه‌های برون‌مرزی است كه از هر چیزی برای ساز مخالفت زدن پیراهن عثمان درست می‌كنند.»

وکیل دوم دل‌آرا، محمد مصطفایی روند اجرای حکم وی را غیرقانونی دانست و گفت:«بر اساس قانون باید اجرای حکم به وکیل دل‌آرا ابلاغ می‌شد و حتی اگر وی وکیل خود را عزل کرده است، باید این عزل به آقای خرمشاهی اعلام شده و به محکوم فرصتی برای اختیار وکیل داده می‌شد.» او علت اجرای ناگهانی حکم اعدام را «غرض‌ورزی اداره اجرای احکام رشت و خانواده مقتول» دانسته و گفت:«اگر قانون در کشور ما حکومت می‌کرد، این حکم به این صورت اجرا نمی‌شد و اصلاً حکم اعدام برای دل‌آرا صادر نمی‌شد.»